مسافرت رفتن. کاوش کنید، سفر و گردشگری

مسافرت رفتن. کاوش کنید، سفر و گردشگری

مسافرت رفتن. کاوش کنید، سفر و گردشگری

مسافرت رفتن. کاوش کنید، سفر و گردشگری

شهسواری به دوستش گفت

دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۰۱ ب.ظ

شهسواری به دوستش گفت : بیا به کوهی که خدا آن جا زندگی می‌کند برویم .

می‌خواهم ثابت کنم که او فقط بلد است به ما دستور بدهد ،
و هیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بارمشقات نمی‌کند.
دیگری گفت : موافقم . اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم .
وقتی به قله رسیدند ، شب شده بود .
درتاریکی صدایی شنیدند : سنگ های اطرافتان را بار اسبانتان کنید و آن ها را پایین ببرید .
شهسوار اولی‌گفت : می‌بینی ؟
بعد از چنین صعودی ، از ما می‌خواهد که بار سنگین تری را حمل کنیم .
محال است که اطاعت کنم .
دیگری به دستور عمل کرد .
وقتی به دامنه کوه رسیدند ، هنگام طلوع بود
و انوار خورشید ، سنگ هایی را که شهسوار مومن با خود آورده بود ، روشن کرد.
آن ها خالص ترین الماس ها بودند.
مرشد می‌گوید :
تصمیمات خدا مرموزند ، اما همواره به نفع ما هستند ...

عکس پروفایل خفن پسرانه  عکس پروفایل دخترونه خاص  عکس پروفایل عاشقانه برای تلگرام  عکس پروفایل دخترونه زیبا

  • ساهارا ساهارا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی